[toc]

تومورهاى غدد بزاقى

بافت بزاقى از غددى تشکیل شده است که برحسب اندازه به غدد ماژور و مینور تقسیم‌بندى مى‌شوند.

غدد بزاقى ماژور (اصلی) زوج و دوطرفه هستند و عبارتند از:

غدد پاروتید (بناگوشی) و ساب‌مندیبولار (تحت فکی).

غدد بزاقى مینور (فرعی) در مخاط لب‌ها، گونه‌ها، کام نرم و سخت، زبان کوچک، کف دهان، زبان و ناحیه اطراف لوزه‌ها گسترش وسیعى دارند.تعداد کمى نیز در نازوفارنکس، سینوس‌هاى پارانازال، حنجره، نای، برونش‌ها، و غدد اشکى یافت مى‌شوند.

بیشتر تومورهاى بزاقى از غده پاروتید منشاء مى‌گیرند.

میزان بروز بدخیمى

میزان بروز بدخیمى در تومورهاى غدد بزاقى با اندازه غده نسبت معکوس دارد، حدود ۲۵% از تومورهاى پاروتید، ۴۰% از تومورهاى غدد تحت فکی، و ۷۰% از تومورهاى غدد زیرزبانى و غدد بزاقى مینور (فرعی) بدخیم هستند.

از آنجا که ۷۰% از تومورهاى غدد بزاقى در غدد پاروتید بروز مى‌کنند که سه چهارم از آنها هم خوش‌خیم هستند، اکثرا نئوپلاسم‌هاى غدد بزاقى خوش‌خیم هستند.

به‌نظر مى‌رسد که تومورهاى غده بزاقى از دو نوع سلولى منشاء مى‌گیرند: سلول‌هاى بینابینى (Intercalated) و سلول‌هاى ذخیره‌اى مجراى ترشحی.

تومورهاى خوش‌خیم غدد بزاقى:

شایع‌ترین تومور خوش‌خیم، تومور مختلط غده بزاقی، یا آدنوم پلئومورفیک است که ۷۰% از تومورهاى پاروتید و ۵۰% از کل تومورهاى بزاقى را تشکیل مى‌دهد.

آدنوم پلئومورفیک در زنان شایع‌تر از مردان است و بیشترین بروز آن در دهه پنجم است. این تومورها به کندى رشد مى‌کنند، لوبولار هستند و کپسول واضح و مشخص ندارند.

این تومورها ممکن است بسیار بزرگ شوند بدون آنکه اختلالى در عصب فاسیال صورت ایجاد کنند. با اینکه تومورهاى مختلط خوش‌خیم هستند، اگر به‌طور کامل برداشته نشوند عود مى‌کنند. برداشتن قسمت مرکزى تومور کافى نیست.

در صورتى‌که تومور در ناحیه پاروتید عود کند، خطر آسیب‌دیدگى عصب فاسیال در عمل دوم بیشتر از عمل اول خواهد بود. تبدیل یک تومور خوش‌خیم به بدخیم چندان شایع نیست.

تومور وارتن (پاپیلارى سیست‌آدنوما لنفوماتوزوم) دومین تومور خوش‌خیم شایع است که حدود ۵% از نئوپلاسم‌هاى پاروتید را تشکیل مى‌دهد. به‌نظر مى‌رسد که تومور وارتن از بافت بزاقى اپى‌تلیال نابجاى باقى‌مانده در غدد لنفاوى خارج یا داخل غده پاروتید منشاء مى‌گیرد.

5-تومورهاى وارتن معمولاً سیستیک هستند و در مردانى که در دهه‌هاى ششم و هفتم زندگى هستند، شیوع بیشترى دارند و در ۱۰% از موارد دوطرفه هستند.

این تومورها تقریباً منحصراً در پاروتید بروز مى‌کنند و نماى بافت‌شناسى مشخصى دارند که متشکل است از یک الگوى پاپیلارى کیستى همراه با یک جزء قابل توجه لنفوئیدی. جزء لنفوئیدى در روند نئوپلاستیک نقشى ندارند.

اونکوسیتوما، تومور خوش‌خیمى است که از سلول‌هاى اکسى‌فیل بزرگى به نام اونکوسیت تشیکل شده است .

تومورهاى مونومورفیک، تومورهاى خوش‌خیم نادرى در غدد بزاقى هستند که غالباً منشاء اپى‌تلیال (ولى گاه میواپى تلیال) دارند. این تومورها ممکن است مربوط به تومور مختلط خوش‌خیم باشند و به‌طور شایع در غدد بزاقى مینور لب بروز مى‌کنند.

درمان:
تومورهاى بزاقى خوش‌خیم باید برداشته شوند.

در پاروتید، کمترین عمل جراحى در حدّ کفایت، پاروتیدکتومى سطحى است که عبارت است از برداشتن بافت بزاقى سطحى تا عصب فاسیال.

برداشتن هسته مرکزى تومور به تنهائى نباید انجام شود چون احتمال عود و آسیب عصب را به شدت افزایش مى‌دهد. در صورتى که تومور از بخشى از غده پاروتید که در عمق عصب فاسیال قرار دارد برخاسته باشد، ابتدا یک پاروتیدکتومى سطحى انجام مى‌شود، سپس عصب فاسیال حفظ شده، و بعد تومور عمقى برداشته مى‌شود.

در تومورهاى خوش‌خیم غده تحت‌فکى باید غده را تشخیص و درمان به‌طور کامل برداشته شود.از آنجا که احتمال بدخیمى در تومورهاى بافت بزاقى مینور (فرعی) بیشتر است، این تومورها باید در ابتداى امر بیوپسى شوند (بیوپسى آسپیراسیون) تا برنامه درمانى مشخص شود.

تومورهاى بدخیم غدد بزاقى:

کارسینوم موکواپیدروموئید، شایع‌ترین سرطان پاروتید است. کارسینوم‌هاى سلول آسینى از سلول‌هاى آسینى سروزى برمى‌خیزند و در نتیجه تقریباً منحصر به غده پاروتید هستند.

کارسینوم کیستى آدنوئید که در پاروتید ناشایع است، تمایل زیادى به عود موضعى و تهاجم به اعصاب مجاور دارد. در بیماران مبتلا به این تومور، بیمارى معمولاً سیرى طولانى‌مدت‌ دارد و حتى تا ۱۵ سال یا بیشتر بعد از درمان احتمال عود وجود دارد.

بیماران مبتلا به متاستازهاى دوردست ناشى از این نوع سرطان، ۵ سال یا کمى بیشتر عمر مى‌کنند. وجود درد در ناحیه پاروتید، رشد سریع و اخیر ندولى که از قبل وجود داشته، درگیرى پوست یا فلج عصب فاسیال، ممکن است حاکى از وجود سرطان باشد.

غدد لنفاوى بزرگ همراه با یک توده در غده بزاقى باید همیشه تظاهرى از سرطان تلقى شوند مگر آنکه خلاف آن ثابت شود.

در میان سرطان‌هاى غدد بزاقى مینور (فرعی) کارسینوم کیستى آدنوئید از همه شایع‌تر است و آدنوکارسینوم و کارسینوم موکواپیدرموئید به ترتیب در رتبه‌هاى بعدى قرار مى‌گیرند.

حدود ۷۰% از کل تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) در حفره دهان و عمدتاً در کام سخت بروز مى‌کنند. پیش‌آگهى به محل تومور اولیه بستگى دارد که تومورهاى حفره بینى و سینوس‌ها بدترین پیش‌آگهى را دارند. این تومورها غالباً در مراحل پیشرفته و همراه با تخریب موضعى تظاهر پیدا مى‌کنند.

پیش‌آگهى:

پیش‌آگهى در بیماران داراى مراحل I و II بیمارى بعد از درمان کافى خوب است. پیش‌آگهى در صورت گسترش موضعى تومور با وجود متاستازهاى دوردست یا متاستاز به غدد لنفاوی، صرف‌نظر از نوع درمان بَد است.

پیشگیرى شیمیائى:

شیمى‌درمانى به هدف پیشگیرى عبارت است از مهار فارماکولوژیک سرطانزائى یا به عقب برگرداندن روند تغییرات پیش‌بدخیمی.مطالعات اپیدمیولوژیک حاکى از آن است که اسید رتینوئیک (ویتامین A) مى‌تواند از بروز سرطان در اپى‌تلیوم نای، ریه و حفره دهان پیشگیرى کند. ایزوترتینوئین نیزداروى مؤثرى در درمان حمایتى پیش‌‌بدخیمى‌هاى دهانى محسوب مى‌شود.

تشخیص سرطان ممکن است در صورت فلج عصب فاسیال یا سایر شواهد تهاجم به غدد لنفاوى موضعى واضح باشد: در این شرایط باید درمان فشرده و شدید باشد و به‌طور کلی، برداشتن کامل و موضعى تومور همراه با حاشیه‌اى از بافت طبیعى براى بیوپسى مناسب است.

این عمل در ناحیه پاروتید به معنى انجام پاروتیدکتومى سطحى است. در تومورهاى تحت‌فکی، کل مثلث تحت‌فکى باید تخلیه شود.

برخلاف تومورهاى بزاقى مینور (فرعی) که بهتر است به‌صورت برشى یا منگنه‌اى بیوپسى شوند تا جراحى که مسئولیت انجام درمان قطعى را برعهده دارد بتواند محل و وسعت ضایعه را ارزیابى کند. تهیه مقاطع یخ‌زده براى تائید تشخیص کافى است.

درمان جراحى به وسعت بیمارى بستگى دارد. عصب فاسیال باید حفظ شود، مگر آنکه فلج شده باشد یا به‌طور مستقیم مورد تهاجم تومور قرار گرفته باشد. معمولاً در صورت وجود متاستازهاى دوردست، جراحى رادیکال انجام نمى‌شود مگر در مورد کارسینوم کیستى آدنوئید.

پرتودرمانى:

پرتودرمانی ممکن است به‌عنوان درمان قطعى و با هدف بهبود کامل، به‌عنوان درمان کمکى پس از عمل جراحى و یا صرفاً براى تسکین بیمار انجام شود.

پرتودرمانى به‌عنوان درمان قطعى:

کارسینوم‌هاى سنگفرشى مخاطى نسبت به اشعه حساس هستند، به‌خصوص اگر کوچک باشند یا تهاجم سطحى داشته باشند. در تومورهاى حفره دهان و اوروفارنکس در مرحله T1 و T2 (یعنى با قطر حدود ۴ سانتى‌متر) ممکن است نتایج درمان جراحى به خوبى نتایج پرتودرمانى باشد.

در بعضى از موارد، پرتودرمانى در حالى که به اندازە جراحى مؤثر است، داراى این مزیت است که عوارض جانبى جراحى مثل بدشکل شدن را نیز دارد. با این حال، التهاب مخاط، گزروستومى (خشکى دهان) و احتمال نکروز استخوان و مشکلات تکلم بعد از پرتودرمانى هم باید در نظر گرفته شوند.

تومورهاى بزرگ حفره دهان، پاسخ خوبى به پرتودرمانى نمى‌دهند و براى این ضایعات در اغلب موارد، جراحى و انجام پرتودرمانى موضعى بعد از آن روش درمانى بهترى محسوب مى‌شود.

در اوروفارنکس، به‌خصوص براى لوزه، پرتودرمانى براى تومورهاى کوچک بهتر است چون میزان پاسخ به آن خوب است و امکان پرتودرمانى هم‌زمان گردن نیز براى درمان بیمارى متاستاتیک پنهان وجود دارد.
تومورهاى نازوفارنکس معمولاً نسبت به پرتودرمانى حساس هستند و معمولاً امکان برداشتن آنها از طریق جراحى وجود ندارد.

یکى از عوارض جانبى این تومورها انسداد مجراى شنوائى و بروز اوتیت مدیا متعاقب آن است. ممکن است پرتودرمانى در درمان سرطان سینوس نازال و پارانازال نیز مفید باشد ولى شواهد فعلى دال بر این است که پرتودرمانى بعد از جراحى در این موارد نتایج بهترى به همراه خواهد داشت.

در مراحل ابتدائى سرطان‌هاى حنجره (T1 یا T2) بهترین روش درمان پرتودرمانى است. مزیت پرتودرمانى در این موارد این است که توانائى تکلم باقى مى‌ماند.

گاهى از اوقات متاستازهاى قابل لمس گردن نیز در صورتى که کوچک باشند (یعنى قطر کمتر از ۳ سانتى‌متر) فقط با پرتودرمانى درمان مى‌شوند.

اگر غدد لنفاوى پس از درمان نیز قابل لمس باقى بمانند، انجام تشریح گردن ضرورت پیدا خواهد کرد. با این حال، در بیمارى متاستاتیک گردن، بهترین درمان اولیه، تشریح گردن است.

پرتودرمانى کمکى:

معمولاً براى کنترل و درمان بهتر تومور، پرتودرمانى به همراه جراحى انجام مى‌شود.

پرتودرمانى قبل از عمل تا کنون موارد استفاده زیادى داشته است ولى دو عیب عمده دارد: اول آنکه باعث ادم و افزایش واسکولاریته در ناحیه‌اى که باید تحت عمل جراحى قرار گیرد مى‌شود و دوم آنکه تغییراتى در ضایعه ایجاد مى‌کند به گونه‌اى که ارزیابى بافت‌شناسى دقیق را غیرممکن مى‌سازد. بنابراین، پرتودرمانى بعد از جراحى از مقبولیت بیشترى برخوردار است.درمان معمولاً پس از ترمیم زخم آغاز مى‌شود.

پس از تشریح گردن :

که در آن غدد لنفاوى مثبت یافت مى‌شوند .در صورتى که چندین غده لنفاوى مثبت باشد یا بیمارى به خارج از کپسول غده گسترش یافته باشد، پرتودرمانى کمکى به کنترل بیمارى کمک خواهد کرد.

پرتودرمانى تسکینى

در بعضى از موارد، زمانى که تومور اولیه خیلى بزرگ است و با عمل جراحى قابل برداشتن نیست یا متاستازهاى گردنى آن فیکس شده‌اند، ممکن است پرتودرمانى با دوز بالا انجام شود. اما هدف واقعى در این موارد تسکین دادن علایم است.

اثرات پرتودرمانی، تجمعى هستند؛ پس از کامل شدن یک دورهٔ درمان، بافت در معرض تابش اشعه، توانائى حمل اشعه بیشتر را نخواهد داشت خطر بروز عوارض جدى در آن افزایش خواهد یافت.

مهمترین عوارض حادّ پرتودرمانى عبارتند از:

درماتیت (التهاب پوست) و موکوزیت (التهاب مخاط)، در صورتى که شدید باشند، ممکن است قطع موقت یا دائمى درمان ضرورت پیدا کند.

عوارض درازمدت عبارتند از:

فیبروز و اسکلروز عروق، خشکى شدید دهان، و نکروز استخوان. دندان‌هاى نامناسب باید قبل از شروع پرتودرمانى کشیده شوند، در غیر این‌صورت، رعایت دقیق بهداشت دهان و دندان‌ها ضرورى خواهد بود.

گردآوري ، ترجمه و تلخيص : دکتر علی نريمانی-متخصص گوش ،حلق ، بینی و سر وگردن

(جراحی زیبایی بینی و صورت)

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست